عضو جبهه پايداري انقلاب اسلامي با بيان اينكه نيروهاي حزباللهي كه خالق حماسه 9 دي بودند، بر گفتمان پايداري بر اصول تأكيد دارند نه گفتمان سازش، گفت: گفتمان انقلاب، سوم تير و جبهه پايداري كه همه اينها يكي است، با نظرات مردودين و ساكتين فتنه سازگاري ندارد و طبيعي است كه نسبت به جبهه پايداري راه تخريب را در پيش گيرند.
صادق محصولي با حضور در غرفه رجانيوز با تأكيد بر هدايتگري معنوي آيتالله مصباح يزدي بر جبهه پايداري، مواضع اين تشكل را در قبال وحدت، منشأ تخريبها عليه جبهه پايداري، شبهات هاشمي رفسنجاني در مورد سلامت انتخابات را تبيين كرد:
حضور حضرت آيتالله مصباح در جبهه پايداري به چه شكل است؟
جبهه پايداري براي اينكه كمتر مورد انحراف قرار گيرد سعي كرده است حتيالامكان از راهنماييهاي حضرت علامه مصباح، آيتالله خوشوقت و بزرگان ديگر استفاده كند. بنابراين اين بزرگواران مخصوصاً آيتالله مصباح نقش هدايتگري معنوي را دارند، وگرنه به عنوان ساختار سازماني اينگونه نيست كه ما رهبري تعريف كرده باشيم و ايشان آن نقش را داشته باشند. ساختار جبهه، به لحاظ سازماني روشن است و اين بزرگواران نقش هدايتگر معنوي را دارند.
در بحث وحدت، موضع جبهه پايداري چيست؟
وحدت به عنوان يك استراتژي براي جبهه پايداري مطرح است. اما اينكه با چه تاكتيكهايي اين وحدت انجام شود با توجه به شرايط و فضاهايي كه هست و ممكن است در آينده هم پيش بيايد، بايد درنظر گرفته شود. يعني ما بايد شكلي از ائتلاف و يا وحدت را براي اصولگرايان دنبال كنيم كه بيشترين منافع را داشته باشد.
درباره اصل وحدت و اهميت آن، هيچ كدام از دوستان ما شبههاي ندارند، ولي وحدت به شكلهاي مختلف امكان پذير است كه يكي از شكلها اين است كه ما هم در 7+8 شركت كنيم، ولي منحصر به آن نيست، بنابراين، در تعامل با دوستان اصولگرا منتظريم كه فضا كامل رصد شود و با توجه به اينكه شاخص اصلي و ملاكها، نظرات مقام معظم رهبري و مطالبات ايشان است، منتظر هستيم با توجه به جمع بنديها، به تكليفمان عمل كنيم.
برخي با استناد به فرمايشات رهبر معظم انقلاب در ديدار دو سال قبل با اعضاي فراكسيون انقلاب اسلامي به آن بخش از صحبتهاي ايشان استناد ميشود كه در كنار پايداري بر اصول، در مواردي بايد اغماضهايي كرد و بر اين مبنا از جبهه پايداري ميخواهند كه از يك سري اصول اغماض كند.
حضرت آقا هيچوقت اغماض از اصول را توصيه نميكنند، بلكه هميشه پافشاري بر اصول را توصيه ميكنند ولي اگر مباحث شخصي و گروهي باشد، اغماض لازم است. ضمن اينكه آن بحث ايشان ناظر بر نقدي است كه فراكسيون انقلاب اسلامي بر مديريت مجلس يعني هيئت رئيسه و شخص رئيس محترم مجلس مطرح ميكند و اينطور نيست كه در مورد مركزيت وحدت اصولگرايان براي انتخابات باشد، بلكه فردي بهعنوان رئيس مجلس انتخاب شده است، آيا بايد در قبال وي كمي تنازل و همكاري كرد تا مجلس كارش را انجام دهد يا نه، اينجاست كه ضمن پافشاري بر اصول، بر وحدت تأكيد مي شود.
بنابراين اصل وحدت در همه جا مورد پسند است. منتهي فرمايشات آقا فقط آن مورد نيست، اين هم هست كه "به شما ميگويند وكيلالدوله، بگذاريد بگويند، هزينه دارد"، چرا دوستان اينها را درنظر نميگيرند. معلوم ميشود كه حضرت آقا نسبت به پافشارياش كه اين جمع بر اصول دارند تأييد و تأكيد دارند كه اين پافشاري بايد باشد و آنهايي كه وكيل الدوله خطاب ميكنند، از هر گروهي نشان ميدهد كه حضرت آقا باز آنها را با اين بيان روشن مورد مذمت قرار داده اند كه اين سرزنشها بهخاطر پافشاري بر اصول است.
البته اين بدين معني نيست كه فرد خاصي الزاماً مورد خطاب باشد، ولي خوب است كه ما دقت كنيم ببينيم كه فرمايشات آقا در تمامي بندها و مخصوصاً اين قسمت كه ميفرمايند بايد بر روي اصول پافشاري كرد، چه وجهي دارد. من فكر ميكنم الآن دغدغه اصلي حضرت آقا براي انتخابات آينده درباره كانديداها اين ميتواند باشد كه كانديداهاي آرمانگرا در مجلس نباشند يا كم باشند.
تخريبهايي كه عليه جبهه پايداري صورت ميگيرد، از رسانههاي اصحاب فتنه گرفته تا طيفهاي مختلف اصلاحطلبان و برخي از اصولگرايان است كه عنوان ميكنند جبهه پايداري وزن خاصي ندارد؛ منشأ اين تخريبها چيست؟
منشأ تخريبها متفاوت است دليلش هم اين است كه افرادي كه تخريب ميكنند، اهداف متفاوتي دارند اما در اين حوزه به اشتراك ميرسند، مثلاً فرض كنيد VOA و BBC كه تخريب مي كنند، نميشود با نگاه منفياي مقايسه كرد كه يك گروه اصولگرا بهخاطر انتخابات و شرايط آن و نگاه حزبي نسبت به جبهه پايداري يكي دانست.
من فكر ميكنم يكي از عوامل اصلي تخريبها براي جبهه پايداري در بين اصولگرايان ناشي از اين است كه نگاهشان انتخاباتي و حزبي است اما جبهه پايداري نگاه حزبي ندارد. يعني ما هيچ وقت نگفتيم كه در ليست نهايي انتخابات اين تعداد بايد در تهران باشد، اين تعداد در شهرستانها.
ما بهدنبال اين هستيم كه هر كسي از هر گروهي ميتواند باشد ولي شرطش اين است كه اين منشور رعايت شود. منشوري كه خود دوستان اصولگرا دادند و ما هم قبول داريم، هرچند آن را قابل ارتقا ميدانيم ولي بايد اين منشور رعايت شود. آنهايي كه وابسته به مراكز قدرت و ثروت هستند، اين فرآيند را نميپذيرند.
ممكن است يك حوزه انتخاباتي اينقدر قدرت داشته باشد كه بخواهد كانديدايي را مشخص كند يا خودش كانديدا شود. اين مشمول فرمايش حضرت آقا ميشود ولي به تعبير اولي آنهايي مشمول ميشوند كه قدرت و ثروت عموميتري را در دست دارند و چه بسا پول خودشان هم نيست و با قدرت و ثروتي كه دارند، ميخواهند براي كل كشور نماينده انتخاب كنند.
طبيعي است كه گفتمان انقلاب، سوم تير و جبهه پايداري كه همه اينها يكي است، با نظرات آنها سازگاري ندارد. طبيعي است كه نسبت به جبهه پايداري راه تخريب را در پيش گيرند. يا بهخاطر اينكه جبهه پايداري اهميت زيادي را براي موضوع فتنه قائل است، چون بعد از دوسال كه مي گذرد حضرت آقا از مباحث فتنه حرف ميزنند و هنوز هم اين نيست كه مشكل فتنه رفع شده باشد و دشمن درصدد برنامه ريزي وسيعي است كه ميخواهند با طرح مباحث ديگر موضوع فتنه را به فراموشي بسپارند.
جبهه پايداري در مقابل اين جريانها نسبت به مردودين فتنه اخطار ميدهد. طبيعي است آنها هم كه در فتنه مردود شدند يا ساكت بودند يا يكي به نعل و يكي به ميخ زدند و يا از امكانات بيتالمال به فتنه كمك كردند، از جبهه پايداري خوششان نميآيد و كينه داشته باشند.
نمايندهاي بوده است كه به اسم اصولگرايي براي فتنه كشتهسازي كرده است، آيا انتظار داريد او از جبهه پايداري حمايت كند، اگر اينها از جبهه پايداري حمايت كنند، بايد ترديد كرد. الآن بايد ببينيم كه دشمنان اصلي كشورمان مثل آمريكا و اسرائيل رژيم اشغالگر قدس با كدام گفتمان زاويه بيشتري دارند و اين براي ما ملاك ميشود، حتي در داخل اصولگراها، از كدام گروه احساس نفرت بيشتري دارند. در مقابل، آن دوستان و حزباللهي كه در 9 دي بودند و در جريان فتنه كتك خوردند، كدام گفتمان را قبول دارند. گفتمان سازش يا گفتمان پايداري؟ اينها ملاكهاي خوبي ميتواند باشد براي اينكه تخريبها از كدام طرف صورت ميگيرد، وگرنه تخريبها عليه جبهه پايداري از جريان انحرافي گرفته و يا از دوستان اصولگرايي كه ما قبولشان داريم ولي بهخاطر نگاه مقطعي انتخاباتيشان و مسئوليتهايي كه براي وحدت پذيرفتند، بهخاطر اينها جبهه را تضعيف ميكنند تا آنهايي كه بعضيها آقاي هاشمي را مستعد سياسي ميدانند يعني چه؟ يعني اينكه در سياست از كسي تبعيت نكند، يعني مقلد نباشد، طبيعي است كه با گفتمان جبهه پايداري نظرات متفاوتي دارند ولي ما اشتراكات زيادي با دوستان اصولگرا داريم. به نظر من بهخاطر فضاي انتخابات اين دوستان ما به جاي پرداختن به اشتراكات بيشتر به افتراق و اختلافها ميپردازند.
دليل بحث تشكيكي كه آقاي هاشمي مجدداً آغاز كرده كه همان سبك و سياق انتخابات 88 است، چيست؟
دفعه قبل هم در جريان فتنه اين مسئله مشهود شد كه فضاسازي هاي بهخاطر اين بود كه در آينده بهرهبرداري صورت گيرد. ولي به نظر من خيلي نميتواند مهم باشد از اين جهت كه ملت ما هوشيار است. آزمون فتنه و انتخابات 88 و حضور مردم در 9 دي و 22 بهمن و يا همين حضورهاي مردم در سفرهاي مقام معظم رهبري در استقبال از حضرت آقا پاسخ روشني است از اينكه مردم ما هوشيار هستند نسبت به هر نوع دسيسهاي كه دشمن انجام ميدهد.
در بحث تجارت با فتنه يكسري اسناد را مانند چكهاي صادره از طرف نواب براي اصحاب فتنه رجانيوز منتشر كرد، آيا اين تجارت است يا اينكه بعضي به جبهه پايداري اتهام تجارت ميزنند؟
كساني ميتوانند تجارت كنند كه اهل سازش باشند، آنهايي كه اهل سازش هستند، اسم آن ميخواهد فتنه باشد يا انحراف يا چپ و راست محافظه كار و راديكال باشد. آنهايي كه اهل بده و بستان و سازش هستند، قطعاً ميتوانند معامله و تجارت كنند. آنهايي تجارت نميكنند كه در اصول استقامت دارند، بنابراين كسي كه قبلاً مي گفته است اينها فتنهگر هستند، الآن هم همين لفظ را به كار ميبرد، اعتقاد به فتنه داشته، همچنان كه آقا اعتقاد دارند، اين تجارت نميتواند باشد. تجارت وقتي موضوعيت دارد كه ببيند مثلاً كدام طرف برنده ميشود، همان طرف برود. تجارت سياسي يعني اينكه طرف يكي به نعل بزند و يكي به ميخ، ببيند كدام طرف غلبه ميكند، با آن طرف باشد. اينهايي كه اهل اين دادوستد سياسي نيستند، اهل تجارت سياسي هم نميتوانند باشند.
نظرتان درباره رجانيوز چيست؟
بهعنوان يك شهروند از روشنگريهاي رجانيوز تشكر ميكنم و فكر ميكنم كه خداوند توفيق داده است به اين عزيزان كه در مسير دست و يا در خط ولايت حركت كنند، مخصوصاً در مراحلي مثل جريان فتنه وارد شوند و افشاگريهاي مناسبي داشته باشند و حتي به افرادي كه به آن علاقه داشتند، ولي در حالي كه ميبينند اينها به اشتباه يا خطا و انحراف افتادهاند، تذكر دادند و هشدار دادند كه اين نشاندهندهي صداقت عزيزان است.
اگر برخورد با مديرمسئول اين سايت را هم مقايسه كنيم با برخورد ديگر سايتها كه عليه ما دروغ و فحش مينويسند و چيزهايي ميگويند كه جرم بالايي دارد، به نظر من تجديدنظر لازم است.
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها : كينه مردودين و ساكتين فتنه, كينه از جبهه پايداري, صادق محصولي, خالق حماسه 9 دي, ,